پدرت به ایران باز می گردد

پدرت به ایران باز می گردد

یک مرد عامی در قم به نام مشهدی رجب بود که اهل بروجرد بود و برای نماز فرش پهن می کرد ولی خیلی فرد روشن و صاحب کرامتی بود...

دوشنبه, آبان 07, 1397 8:3
مبادا امام را مقایسه کنی

مبادا امام را مقایسه کنی

کسی بود در نجف که من با او تماس داشتم...

دوشنبه, آبان 07, 1397 7:58
دومین شخصیت عالم

دومین شخصیت عالم

مرحوم پدرم نقل می کرد وقتی امام به نجف تشریف آوردند شبی در خواب دیدم در مسجد خضرای نجف هستم...

دوشنبه, آبان 07, 1397 7:58
تفأل به قرآن

تفأل به قرآن

وقتی امام در نجف درس را شروع کردند درسشان شلوغ شده طلبه های زیادی به درس آمدند...

دوشنبه, آبان 07, 1397 7:57
انگشترشان را به من دادند

انگشترشان را به من دادند

پس از اینکه امام از حصر قیطریه به قم بازگشتند دسته دسته ارادتمندان ایشان به محضرشان شرفیاب می شدند...

دوشنبه, آبان 07, 1397 7:52
آشیخ محمود ناراحت نباش

آشیخ محمود ناراحت نباش

مرحوم پدرم تعریف می کرد...

دوشنبه, آبان 07, 1397 7:50
من باید آتش را خاموش کنم

من باید آتش را خاموش کنم

در قم جلسه ای به نام هیأت مدرسین تشکیل شده بود که در آن بزرگان و علما و فضلا گرد می آمدند...

دوشنبه, آبان 07, 1397 7:35
صفحه 3 از 3 1 | 2 | 3